info@bolorizadeh.com
Facebook
LinkedIn
Header-w
  • خانه
  • فیزیک
    • دانش
      • دانش
    • روش علمی
      • روش علمی
      • و اما طب سنتی
    • علوم دقیق
      • روش علمی دقیق
      • هندسه زیباست
    • علوم تشریحی
      • روش علمی تشریحی
      • طب مدرن و طب سنتی
    • فیزیک چیست؟
      • روند تاریخی علم
  • فرهنگ
    • نقش فرهنگ
      • وای از تعریف
      • اشتباه بزرگان
      • سرطان دروغگویی
      • فرهنگ و برنامه
      • تمدن و فرهنگ
      • نگاهی به سال گذشته
    • فرهنگ و ما
      • جاده طی نشده
      • کلمه سه حرفی
      • فوتبال و فرهنگ
      • داستان زندگی و مرگ
    • اصحاب فرهنگ
      • فرار مغز
      • شیطان بزرگ و ملتی بزرگ
      • عقل جمع
      • عید قربان
      • برنامه روزانه
    • درد
      • درد چیست؟
      • ارزش ریال یا دلار؟
      • احساس درد
      • عیدی سال ۹۸
      • وای از سوبسید
    • اعتبار
      • اعتبار
  • جامعه
    • الزامات
      • تعریف سعادت
      • طفلی به نام شادی
      • تعریف ازدواج
      • کار
    • قانون و ما
      • قانونمداری ایرانی
    • گذشته ما
      • پارسی
    • ما و تمدن
      • ایرانی، تمدن ساز
      • خمیرمایه تمدن
    • تمدن و ما
      • زهی سعادت
      • سیستم باز
  • وطن
    • تعریف دولت
      • تعریف ما از دولت
      • تعریف دولت ۲
      • چگونگی نگاه
    • دولت و ما
      • دولت یا پدر
      • بازهم سوبسید
    • دموکراسی
      • برگی یا کتابی از تاریخ
      • گفتمان
    • وطن پرستی
      • پدر و مالیات
      • درد اخلاق
    • بعد از صفوی
      • مشکلات
  • عقیده
    • خدا
      • خدا و خداشناسی
      • خداشناسی داروین
    • دین یا مذهب
      • جهان بینی
      • دین و دین دار
        • مرگ یا فوت
    • شیعه یا سنی
      • شیعه و سنی
      • همایش عاشورا
  • دانشگاه
    • دانشگاه – واحدها
      • نقش دانشگاه
      • رقیب دانشگاه
      • نگاهی دیگر به آموزش
    • آموزش و پرورش
      • تعریف دوره ها
    • وزارت واو
      • وزارت واو
    • دانشگاه خرد
      • مهدکودک
  • بیوگرافی
    • سه انتخاب
    • خانواده
      • پدر
    • با والدین
    • دبستان
    • دبیرستان
    • چرا فیزیک؟
    • دانشگاه
  • تماس مستقیم

سخن هفته 5 خرداد ماه 1398 گفتمان

می 28, 2019بدون دیدگاهDr.bolorizadeh

گفتمان

می خواهم در ادامه سخنان چند هفته قبل صحبت کم. به دنبال بحثهای گذشته قصد دارم موضوع #گفتمان و نبود فضایی برای آن «متاسفانه» حتی در کوچکترین اجزای جامعه ما را در بحث این هفته بیاورم.

ابتدا نظری دارم که فکر می کنم همه جامعه شناسان با بنده موافق باشند. و آن وجود تابع نرمال (بهنجار) برای موارد مختلف در جامعه است. این را به آن دلیل مطرح می کنم که کسی نمی تواند ادعا کند هرچه می گوید حقیقت کامل است و بس.

این همان مطلبی است که دانشجویان سوال می کنند «استاد نمرات را روی منحنی نمی برید؟». در اکثر موارد معلمین (استادها) چند نمره به نمره همه دانشجویان اضافه می کنند. این عمل روی منحنی بردن نیست. به یاد دارم درسی را در دانشگاه پهلوی داشتم که نمره بنده 92 شده بود. در آن زمان از نمره 90 تا 100 را «الف»، 80 تا 90 را «ب»، 70 تا 80 را «ج»، 60 تا 70 را «د» و زیر 60 را «اف یا هـ» می دادند که آخری به معنی مردودی بود. این را توضیح دادم که بگویم استاد به نمره 92 بنده «ب» داده بود. از او پرسیدم که چرا چنین نمره ای برای من ارسال کرده اید؟ ایشان جواب داد که نمرات را روی منحنی برده ام. یعنی بیش از 7 درصد دانشجویان نمره بهتر از 92 گرفته بودند. در کلاس 25 نفره ما بنده نمره سوم را آورده بودم.

این مفهوم روی منحنی بردن است. البته زمانی که دانشجو سوال می کند استاد نمرات را روی منحنی نمی برید به معنی اضافه کردن نمره به هر دانشجو هست.

این توضیح را دادم تا مفهوم #منحنی_بهنجار را بهتر روشن نمایم.

درصد خیلی کمی از مردم در رابطه با خصوصیت خاصی بسیار خوب و تقریبا به همان اندازه بسیار بد هستند. درصد بیشتری از مردم خیلی خوب و تقریبا به همان اندازه خیلی بد هستند. و بیشترین درصد از مردم حالت میانه را دارند. این خوب یا بد و خیلی خوب یا خیلی بد را در رابطه با هر خصوصیت اجتماعی می توان مطرح کرد. حتی در رابطه با صحت حرفه، یا صحت افکار یا هوش و ذکاوت یا موفقیت یا هر مورد دیگر از افراد جامعه می توان به منحنی بهنجار مراجعه نمود.

لازم می دانم که اضافه کنم ما معتقد به وجود 14 معصوم هستیم. این عدد 14 نسبت به جمعیت انسان در اعصار مختلف در انتهایی ترین قسمت سمت راست منحنی قرار می گیرد. دیگر مردم با عقاید متفاوت از ما معتقدند که هیچ معصومی وجود ندارد. در هرصورت چه ما و چه دیگران به این منحنی اعتقاد داریم.

درستی آنچه در این سایت می نویسم هم جایی روی این منحنی قرار می گیرد.

این توضیح را در رابطه با منحنی بهنجار دادم تا بتوانم در رابطه با گفتمان صحبت کنم. برای ادامه بحث نظر چند نفر را که به بنده ایمیل ارسال کرده اند بدون هیچ تغییری در اینجا می آورم. این  مفهوم گفتمان در فرهنگ ما هست. چه برچسبهایی که به بنده زده اند.

البته برای اینکه دوستان نا امید نشوند یکی از مابقی نظرها را می آورم. این هم نظر یکی دیگه از دوستان و همدردان است.

 

آقای امین خان هم زحمت کشیده و برای بنده قانون اساسی بسیاری از کشورها را ارسال نموده است که از آن مطالب چیزهایی را یاد گرفته ام.

اینها را عرض کردم تا مفهوم گفتمان را بتوانم ادامه دهم. بحث قبلی من برگی یا کتابی از تاریخ را که در رابطه با نهضت مشروطه بود دنبال می کنم.

در بین کسانی که در تقسیم بندی هفته قبل آنها را متجددین، متعرفین و غیره نام نهادم نوشته هایی در کتابها، جراید گذشته و حال و اخیرا در اینترنت مشاهده می کنیم. اکثر نظرها چیزی در راستای همان مطالبی که در نوشته 5 نفر در رابطه با این سایت آوردم هیچ تفاوتی ندارد.

این از فلان فرد چنان بد گفته و پریشان حال صحبت کرده است که گویا فرد مورد نظر در انتهای سمت چپ منحنی بهنجار است. یا اینکه فلان فرد را چنان ستوده است که گویا در منتها الیه سمت راست منحنی بهنجار قرار می گیرد. آیا قرار نیست هیچکس در میانه منحنی بهنجار یا کمی به سمت راست یا کمی به سمت چپ این منحنی باشد؟ در صورتی که 67 درصد مردم در فاصله بین خوب و بد در منحنی بهنجار قرار می گیرند. تنها 3/5 (سه و نیم) درصد از مردم طرف راست خیلی خوب یا به همین مقدار طرف چپ خیلی بد هستند.

زمانی که صحبت اکثر متجددین را گوش می دهیم به نظر می رسد که متعرفین انسانهای بسیار بدی بوده اند و اگر از متجدد دیگری صحبت می کند به نظر می رسد ایشان در زمره بسیار خوب به بالا به حساب می آید. به همین ترتیب اگر به نظر اکثر متعرفین هم در رابطه با متجددین یا متعرفین مراجعه کنیم به همین صورت قضاوت می شود. از آن بدتر که در بسیاری مواقع هر دو طرف از باب دروغ یا وصله چسباندان هم وارد می شوند.

به نظر بنده حتی کسانی که به سفارت خانه های روس و انگلیس (برای حفظ جان) پناه می بردند که به نام غیره به آنها اشاره کرده ام، در معیار منحنی بهنجار به خصوص در میانه می گنجند. ببخشید که بنده به این افراد حتی افتخار لقب متجدد یا متعرف را نمی دهم!

این روش برخورد را در نوشته یکی از شخصیتها، که به نظر بنده در نیمه راست منحنی بهنجار قرار می گیرد، آورده ام. ایشان نظرهای خوبی داشته است. ولی نظراتی که در رابطه با دیگران داده را مناسب نمی دانم. قصد دفاع از مولوی، سعدی، حافظ یا خیام را ندارم. تنها نگاه بنده به طرز برخورد نویسنده کتاب با این افراد هست. با اصطلاحات خراباتیگری، صوفیگری، جبریگری، چاپلوسی، بیغیرتی و گزافه دهی و مانند اینها همه آنها را مردود دانسته و آنها را در موقعیتی در طرف چپ بسیار بد منحنی بهنجار آورده است.

خیام بیش از اینکه یک ایدئولوگ و فرضیه ساز باشد، یک دانشمند بود. او در ریاضی آنچه را امروز به نام مثلث پاسکال می شناسیم (که باید به نام مثلث خیام بنامیم چون قرنها قبل از پاسکال آن را مطرح کرده است) به وجود آورده است. او در آن زمان تقویم جلالی را ایجاد کرده است. حتی نام خودش را بر روی این تقویم نگذاشته است. هنوز ایرادی بر این تقویم وارد نیست. اضافه بر این به قول صادق هدایت، دو بیتی هایی که به نام خیام آمده است مشخص است دقیقا از او نیست. به دلیل اینکه نشان از یک ایدئولوژی و تفکر خاص ندارد. هرکدام از این دو بیتی ها افکار خاصی را برای خیام تعریف می کنند.

حتی بد نیست بگویم که متن کلمه سه حرفی را که در اینجا به نام صادق هدایت آورده ام، به نظر یکی از خوانندگان، این متن نمی تواند از صادق هدایت باشد. البته بنده در اینترنت به نام او یافته بودم. ممکن هم هست که این متن از آن صادق هدایت نباشد. البته چند نفر با اشاره به اینکه صادق هدایت به خداوند اعتقاد نداشته، متن کلمه سه حرفی را از او نمی داند. ولی اگر نگاه دیگری به این متن بشود، شاید صادق هدایت می خواهد بگوید که هیچکس به خدا اعتقاد ندارد.

قبل از اتمام بحث کارنامه مشروطه را که باز از اینترنت گرفته ام می آورم. دو مطلب را برای رسیدن به کارنامه سران مشروطه در اینترنت جستجو کردم. یکی تاریخ مشروطه ایران و دیگری استقلال کشورها (independence of countries by date)- ببینید چه مطالبی را یافته ام.

معتقدم که به دلیل روش ناصحیح سران مشروطه این دو مطلب رخ داده است. بعد از دوران استبداد کوتاه مدت (صغیر) در زمان محمد علی شاه یک دوران ضعف دولتی شدید تا سال 1300 به وجود آمد. در حقیقت مشروطه واقعی عملا اتفاق نیافتاد.

استقلال کشورها موضوع دیگری است که جستجو کردم. البته بخشی از اطلاعات داده شده را در اینجا آورده ام. بنده هم با این نظر موافق نیستم. ولی این قضاوتی است که دنیا در رابطه با ما دارد. تغییر نظام به مفهوم به دست آوردن استقلال نیست.

روز 12 فروردین «#روز_جمهوری_اسلامی » را روز استقلال ایران می نامد. این را قبول ندارم. این مطلب را برای نشان دادن قضاوت دنیا از ما مطرح کردم. البته در جریان انقلاب سه شعار استقلال، آزادی و جمهوری اسلامی بود. آنچه به یاد می آورم، مطرح شدن استقلال به عنوان یکی از شعارهای انقلاب در آن زمان به دلیل دخالتهای بی جای آمریکا در سیاستهای داخلی ایران بود. نمونه آن تحمیل انقلاب سفید به دولت ایران توسط کندی است.

در لیست روزهای ملی استقلال کشورها، چند کشور را به عمد آورده ام. از جمله کشورهای کره جنوبی، کره شمالی و ژاپن است.

تاریخ استقلال کشورهای افغانستان و آلبانی و اینکه آنها تحت تسلط چه کشوری بوده اند نیز جالب است.

اینکه استقلال افغانستان بعد از جنگ جهانی اول و استقلال هند بعد از جنگ جهانی دوم اتفاق می افتد خود جای تأمل دارد.

باز گردم به بحث اصلی خودم و موضوع گفتمان که هنوز برای ما به عنوان یک ملت حل نشده است. اصلاً به موضوع گفتمان به عنوان یک موضوع حکومتی نگاه نکنید. ما به عنوان افراد جامعه در موضوع گفتمان مشکل داریم. شاید به مرور برای شما هم اتفاق افتاده است. در جمعی نشسته اید و موضوعاتی (به ویژه سیاسی یا اجتماعی یا فرهنگی) مورد بحث است. اگر نظری مخالف دیگران بدهید. یا نظری بدهید که دیگران تصور کنند مخالف آنهاست، با انواع برچسب روبرو خواهید شد.

چه اشکال دارد که از جان مک کین آمریکایی بیاموزیم که:

«ما اول ایرانی هستیم، آخر ایرانی هستیم و همیشه ایرانی خواهیم بود. بیایید در رابطه با اختلافهامون جدل کنیم ولی به یاد داشته باشیم که دشمن هم نیستیم.»

باز نتیجه می گیرم که:

مشکلات ما از همه ابعاد به حداقل دو قرن گذشته باز می گردد.

ما مردم و اکثر اصحاب فرهنگ #راه_صحیح_گفتمان را نمی دانیم.

راه صحیح گفتمان لازمه شروع مسیر پیشرفت و یافتن مسیر مناسب برای حل مشکلات جامعه است.

Post Views: 2,065
مطلب قبلی سخن هفته 28 اردیبهشت ماه 1398 برگی یا کتابی از تاریخ مطلب بعدی سخن هفته 11 خرداد ماه 1398 هندسه زیباست

دیدگاهتان را بنویسید لغو پاسخ

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

نوشته‌های تازه

  • سخن هفته 17 اسفند ماه 1398 ویروس کرونا مارس 7, 2020
  • سخن هفته 27 دی ماه 1398 مرگ یا فوت ژانویه 28, 2020
  • سخن هفته 16 آذر ماه 1398 برنامه روزانه دسامبر 18, 2019
  • سخن هفته 10 آذر ماه 1398 بازهم سوبسید دسامبر 8, 2019
  • سخن هفته 3 آذر ماه 1398 کار دسامبر 3, 2019
  • سخن هفته 25 آبان ماه 1398 پدر نوامبر 16, 2019
  • سخن هفته 4 آبان ماه 1398 درد اخلاق نوامبر 9, 2019

logo

بنده در سال 1355 به عنوان رتبه اول بخش فیزیک دانشگاه پهلوی شیراز بورسیه همان دانشگاه شدم و برای ادامه تحصیل به ایالات متحده آمریکا رفتم.

  • خانه
  • فیزیک
  • فرهنگ
  • ارتباط با من
  • وطن
  • عقیده
  • دانشگاه
  • جامعه
یزد، خیابان فرخی، پاساژ نصرت کدپستی: 94155-89138
info@bolorizadeh.com
Facebook
Twitter
Google+
Instagram
© کلیه حقوق مادی و معنوی این سایت مربوط به دکتر بلوری زاده می باشد. طراحی سایت توسط : گروه تاچ