روش علمی – تشریحی
قبل از شروع بحث این هفته لازم است به یک اشتباه در تعاریف در آموزش و پرورش اشاره کنم. در یک قرن گذشته که آموزش از مکتب خانه ها به دولت محول شده، دوره های تحصیلی تا دیپلم دستخوش تغییراتی شده است که نمی توان ادعا کرد هر تغییری شرایط را بهتر کرده باشد. در دهه قبل از 1350 دبستان 6 سال و دوره متوسطه اول و دوره متوسطه دوم هرکدام 3 سال بود. دبیرستان یک دوره 6 ساله بود که به دو دوره 3 ساله تقسیم می شد. دوره متوسطه دوم به نوعی تخصصی بود. دوره های تخصصی متوسطه (سیکل) دوم شامل ریاضی، طبیعی، ادبی و فنی بودند.
در دهه 1350 تغییری به وجود آمد و آنکه دبستان به یک دوره 5 ساله تبدیل شد. دوره متوسطه اول به نام دوره راهنمایی تعریف گردید و دوره دبیرستان 4 ساله شد. در سال اول دوره دبیرستان دانش آموزان به سمت انتخاب رشته تحصیلی در 3 سال بعد می رفتند. دوره های 3 سال بعد با اسامی مختلف خوانده می شدند. رشته ریاضی فیزیک، رشته تجربی، رشته علوم انسانی و رشته فنی بخشهای مختلف این دوره 3 ساله بود. در اینجا در برخی دوران رشته ریاضی فیزیک را رشته نظری می نامیدند. این تعریف را یک اشتباه در تعاریف می نامم.
طرح نام رشته تجربی یا نظری یک اشتباه بزرگ است. حتی نام رشته طبیعی قبل از آن نیز مناسب نبود. بهترین نام برای این دروه تحصیلی تجربی یا طبیعی در دبیرستان دوره تشریحی بوده و هست. فیزیک و شیمی همانند زمین شناسی و زیست شناسی همه علوم تجربی هستند. تنها تفاوت بین فیزیک، شیمی و زمین شناسی از یک طرف و زیست شناسی از طرف دیگر در روش علمی به کار گرفته شده در این زمینه هاست. علم فیزیک و ریاضی یک علم دقیق است و روش علمی آن بر اساس همین دقیق بودن آنها انجام می شود. رشته های وابسته با زیست شناسی و از جمله پزشکی جزو دسته علوم تشریحی به حساب می آیند. حتی مباحث علوم انسانی به روش تشریحی مورد تحقیق قرار می گیرند.
رشته های ریاضی و فیزیک که در برخی موارد نظری خوانده می شد، از دسته علومی هستند که به روش دقیق با آنها برخورد می شود نه اینکه تجربی نبوده و نظری باشند. موضوع این هفته و هفته آینده را به بحث در علوم تشریحی و علوم دقیق مطرح می کنم.
بحث روش علمی هفته قبل را به یاد بیاورید. ساختار ساده ای از آن را اینجا آورده ام. تفاوت بین روش تشریحی و روش دقیق در ترتیب دادن آزمایش و به کار گیری ریاضی در نشان دادن رابطه بین فرضیه و آزمایش است.
همه علوم از ابتدا به صورت تشریحی بحث و بررسی می شوند. با گذشت زمان و توسعه آن به صورت علم دقیق در می آید. اولین علمی را که بشر به صورت علم دقیق در آورده، هندسه است. هندسه علم حاکم در تمدن مصر بوده است. آنها با استفاده از هندسه شعاع کره زمین را اندازه گیری کرده بودند که با آنچه امروز می دانیم خطای کمی دارد. ولی هندسه را به صورت تشریحی بحث و بررسی می کردند. می دانیم که مجموع زوایای مثلث 180 درجه است. این مطلب را به روش تشریحی چگونه اثبات می کنند؟
به عنوان مثال حدود 20 عدد مثلث را رسم نموده مجموع زوایای آنها را اندازه گیری می کردند. نتایج را در جدولی می آوردند. میانگین جوابها را حساب می کردند. نمونه ای از داده ها را در اینجا آورده ام. در این نمونه میانگین 179/4 درجه با خطای 1/2 درجه به دست می آید. این نتیجه به آن معنی است که مقدار مجموع زوایای یک مثلث بین 178/2 درجه و 180/6 درجه می تواند باشد. خطای روش به دلیل رسم 20 عدد مثلث حدود 22 درصد است.
امروزه در هندسه به این صورت عمل نمی کنیم. اقلیدس هندسه را به صورت علم دقیق مطرح می کند. این مثال را مطرح کرده تا روش تشریحی (در انگلیسی descriptive) مشخص شود. امروزه در علوم زیستی، پزشکی و علوم انسانی کار تحقیقاتی به صورت تشریحی انجام می شود.
مثلا می خواهند بدانند که اثر فلان رژیم غذایی بر روی انسانها چگونه است؟ چند صد نفر یا چند هزار نفر را در نظر می گیرند تا برای مدتی (طولانی) با همان رژیم غذایی زندگی کنند. در این مدت اثر رژیم غذایی را مطالعه می کنند و نتایج مورد نظر را می گیرند. البته این مثال پزشکی بسیار پیچیده تر از مثال مثلث است.
در علوم انسانی نیز به همین روش تشریحی انجام می شود. مجموعه سوالهایی مطرح می گردد. از تعداد زیادی افراد تقاضا می کنند تا به این مجموعه سوالها جواب دهند. بر اساس روشهای آماری نتایجی را به دست می آورند. البته باید فرضهایی هم کرده باشند تا از این نتایج به دست آمده بتوانند علمی را توسعه دهند.
در پزشکی و علوم انسانی روش تشریحی برای مطالعه و تحقیق به کار برده می شود.