عید قربان
ابتدا عید گذشته (عید قربان) و عید آینده (عید غدیر خم) را تبریک می گویم.
برای شروع بحث این هفته خلاصه ای از برداشت خودم از موضوع حج و برگرفته از نظر مرحوم دکتر شریعتی (که به صورت کتاب در آمده است.) را مطرح می کنم.
حج از دید مرحوم دکتر شریعتی به این صورت است.
ضرورت دارد به سه شیطان سنگ زد. یا با سه شیطان جنگید.
برای این منظور ابتدا باید به عرفه رفت. عرفه به معنی معرفت و شناخت است. ابتدا باید شناخت داشت و علم به موضوع و شیطانها را یافت. این علم کافی نیست.
در گام بعدی باید در مشعر بیتوته کرد. کلمه مشعر به معنی جایی که شعور را می یابی. شناخت نیاز به شعور نیز دارد. علم و شناخت بدون شعور هیچگونه ارزشی ندارد و انسان را به مسیری درست نمی برد. بعد از یافتن شناخت و شعور به محل موعود که فضایی برای درگیری با شیطان هست می رسی. در مشعر باید ابزار خود برای در گیری با شیطان را برداری.
در سه روز متوالی برای در گیری با شیطان اقدام می کنی. در این میان به طواف کعبه و سعی صفا و مروه می روی. از همه مهمتر باید #قربانی داشته باشی.
قربانی کردن بحث این هفته بنده هست.
دلیل اصلی وارد شدن به بحثهای این سایت مطرح نمودن نیازهای فرهنگی جامعه ما هست. قربانی کردن موضوعی هست که باید در فضای اجتماعی ما مطرح گردد.
#پول_پرستی
عده ای در جامعه ما اساس کار و فکری آنها رسیدن به سرمایه بدون در نظر گرفتن اخلاق مربوط به آن هست. رسیدن به سرمایه اخلاق خاص خود را دارد. مثالی از بدترین مورد آن را مطرح می کنم.
روزی در ایام عید به شهر مشهد رفته بودم. در یکی از بازارهای آن شهر دو مغازه آجیل فروشی کنار هم قرار داشتند. یکی خلوت و دیگری شلوغ بود. تمام اجناس مغازه ای که شلوغ بود هر کیلو 500 تومان ارزانتر از مغازه ای بود که سوت و کور بود. ما هم به مغازه ای که اجناس آن ارزانتر بود رفتیم تا مقداری آجیل بخریم. به یاد دارم پسته کیلویی حدود 3 تا 4 هزار تومان بود. چند قلم جنس انتخاب کردیم و ایشان از ما طلب 27 هزار تومان پول کرد. ترازوی اتوماتیکی داشت که ارزش هر قلم جنس را با قلم های قبلی جمع می زد و مبلغ نهایی را اعلام می کرد. آره ترازو می گفت که ما باید 27 هزار تومان بدهیم. بنده دقت کردم که قیمت واحد هر جنس را 500 تومان بالاتر از نرخ اعلام شده در مغازه وارد می کرد.
در نتیجه به او گفتم که «بنده به این تکنولوژی اعتماد ندارم و اگر ممکن هست قیمت هر قلم را روی ورق کاغذی بنویسید تا ببینم چند باید بدهم.»
ایشان هم این کار را انجام داد و قیمت نهایی 24 هزار و پانصد تومان شد. ایشان فرمود ببخشید که اشتباهی شده است. بنده این مبلغ را پرداختم و از مغازه بیرون آمدم. برداشت بنده این بود که مغازه خلوت کناری هم از آن ایشان بود. ایشان به این صورت برای خود مشتری جذب می کرد. ضمناً نمی خواست ضرر هم کرده باشد.
موردی که مطرح کردم حالت ساده از پول پرستی هست.
#دلالی
زمانی که تعداد مغازه های معاملاتی بیشتر از سوپری در شهرها هست و عده ای با دلالی زمین و خانه تورم را ایجاد می کنند و با شغل معاملاتی سرمایه دار می شوند این پول پرستی ای هست که نیاز به قربانی دارد. بنده کتمان این موضوع نمی شوم که اقتصاد در جامعه نیاز به بخشی به نام #خدمات دارد. به این مفهوم که نیازی به تشکیلاتی داریم که به مردم برای معامله ساختمان و زمین کمک کنند. ولی به طور اطمینان نیاز به تشکیلاتی نداریم که با دلالی و ایجاد تورم در معاملات زمین و ساختمان سرمایه دار بسازد.
#قانون_کار
بخش دیگری که نیاز به قربانی دارد قانون کار هست. شاید روزی نیاز بود که جلوی ظلم سرمایه دار را گرفت و از کارگر پشتیبانی نمود. ولی پشتیبانی قانون کار امروزه از کارگر یک #دردانه ساخته است. از همه بدتر اینکه صاحب کاری که به کارگر ظلم می کند، راههایی را یافته است که با دور زدن قانون کار ظلم بیشتری به کارگر می کند. صاحب سرمایه ای که بخواهد با قانون کار موجود تولیدی ساده ای را ایجاد کند نمی تواند تولیدی موفقی را داشته باشد و مسیر دلالی و وارد کردن اجناس خارجی برای او راحت تر و سود آور تر است. نمونه ای از ظلم برخی از صاحبان سرمایه که از دید قانون کار پنهان می ماند را بگویم.
اولاً کارگر را 89 روزه استخدام می کند. عدد 89 خیلی جالب است. از شنبه اول یک هفته تا چهارشنبه 13 هفته بعد 89 روز می شود. دو روز کارگر بی کار می ماند و از شنبه هفته چهاردهم به کار دعوت می شود. 89 به علاوه 2 می شود 91 روز که یک فصل هست. به این ترتیب کارفرما در آخر سال نیاز ندارد که حقوق 3 ماه را یک جا به کارگر بدهد.
در ثانی و از این بدتر آنکه نرخی به عنوان ارزش کار این کارگر در قرارداد می آید ولی مبلغ دیگری به او پرداخت می شود. اگر اعتراضی بکند، هفته چهاردهم کار نخواهد داشت. لذا از ترس نداشتن کار نیز اعتراضی نمی کند.
حذف صادرات نفت و مواد خام
این خود قربانی دیگر هست که باید داشته باشیم. دولت باید تلاش کند راه اصلی یعنی مالیات را تنها راه درآمد خود قرار دهد. نیاز به آموزش عمومی و ایجاد فرهنگ آن هست. این قربانی بزرگی هست که مردم باید آن را بپذیرند. تنها قشری از جامعه که مالیات می دهد طبقه حقوق بگیر هست که در نوسانات اقتصادی و تورمهای بالا ضرر کننده اصلی هست. این به معنی کم شدن درآمد دولت از طریق راه درست (یعنی مالیات) می باشد. حقوق بگیر که زمانی طبقه دو بالا بود، امرزه به دسته طبقه سه جامعه نزول کرده است.
در این راستا اخذ مالیات دوبرابری از پولهای راکد بسیار مهم است. داریم کشوری که از اینگونه پولها تا 80 درصد مالیات اخذ می کند. ضمنا داریم کشوری که بانکها حسابهای پس انداز را تا مبلغ مشخص ضمانت می کنند.
اینها مواردی هستند که ضرورت دارد در آنها قربانی اتفاق افتد. ایران کشوری بزرگ و ایرانی ملتی بزرگ است. ایرانی استحقاق اقتصادی سالم و عاری از تورم دارد. برای رسیدن به آن نیاز به قربانی هایی هست.